حُسنِ احسانِ حَسَن دیدم و مدهوش شدم
پس از آن، بادهٔحُسنایحَسَننوش شدم
بادهها آمده از کوثرِ حق، بیواسط
اینچنین در نظرِ خویش فراموش شدم
حُسنِ احسانِ حَسَن دیدم و مدهوش شدم
پس از آن، بادهٔحُسنایحَسَننوش شدم
بادهها آمده از کوثرِ حق، بیواسط
اینچنین در نظرِ خویش فراموش شدم
نام تو خوانم خدای مهربان
هست نامت برترین نامِ جهان
ای که هر نامی همه از آنِ توست
این جهان یک جلوه از رحمانِ توست
زمانی دراز سپری شد و آدمی چیزی نبود. اصلاً ذکر و یاد آدمی در عالم هستی نمیرفت؛ هرچند گوهر وجود او که همان نور محمدی است، اول چیزی است که خداوند خلق کرد.
جهان به نور محمدی روشنی یافت، اما دورههای مختلفی با شرایط متفاوت در کائنات سپری شد تا…
در ماه خدا آن بُتِ عیّار بیاید
کامَت همه در بَطنِ مَهِ یار برآید
آری، رمضان است همان ماهِ رهایی
هر غصّه و اِدبار در این ماه سر آید