ماه رمضان آمده از راه عزیزان
ماه رمضانی است که خود فصل بهاران
ماه خوشِ یاری که جز او یار نداریم
ماه سحر و یاسمن و سوسن و ریحان
ماهی که پُر از نور بوَد هر سحر آن
آن حورِ بهشتی رَسَد از راه خَرامان
آن زوجِ الهی که کند نورِ تو کامل
آن همدلِ همرازِ پُر از عشوهٔ خندان
آن عشق حقیقی که کُند مستِ خدایت
آن شاهدِ زیبارخِ چون ماهْ درخشان
چون وقتِ نیایش بوَد هر لحظهٔ این ماه
باشیم در این ماه همه دست به دامان
در وقت مناجات چه خواهیم ز جانان؟
خواهیم که آید ز ره آن خسروِ خوبان
بهبه که چه ماهی است مهِ شاهِ دو عالم
بزمی است مهیّاش نموده خودِ رحمان
ماه خوشِ نوشیدن از آن بادهٔ بس پاک۱
ماهی که به عیشاند در آن حلقهٔ رندان
رندانِ رهیده ز هوس، شهوت و جز آن
آنها که نخوردند از این آخورِ حیوان۲
این ماهْ ولی شاهْ خودش بار بداده است
این دعوتِ عام است برای همه خلقان
ماهی که خدا خوانِ کریمانه نهاده است
هستند سر سفرهٔ رحمت همه مهمان
ماهی که درِ توبه گشوده است، گشوده
بهر همگان آمده این فرصتِ غُفران۳
باز است بلی درگهِ توبه به همه خلق
بخشد به خداوندْ خدا، جز که لئیمان۴
آری همهٔ خلق ببخشد صمدِ حق
جز آن که لجاجت کند و جمعِ عَنودان
آنها که بوَد ظلم و ستمْشان همه در کار
آن مُختلِس و مُحتسِب و رهبر آنان
سنگ است دلِ آن دَد و دیوانِ پُر از شَرّ۵
بهره نبَرَد صخره از این بارشِ باران۶
ماهی است عجب ماهِ خدا، ماهِ سحرگاه
پیوسته ببارند در آن ابر بهاران
بارانِ مداوم که بوَد نرم و خوشایند
از لطف خداوند شود سبزه فراوان
آری، رمضان است چو باران بهاری
در ماه خدا کلّ زمین است گلستان
گلهای بهاری همهسو عطرفِشانند
خوشتر ز همه عطر خوشِ آن گلِ انسان
آن یاسِ الهی، گلِ کامل، نفَسِ حق
آن مُنجیِ موعود، ولیِّ همه خوبان
بر قلبِ ولی نور ببارد ز همه امر۷
در آن شب قدری که بوَد بِهْ ز هزاران۸
آری شب قدر است همان سرِّ الهی۹
در آن شده نازل به محمّد همه قرآن۱۰
آن وحی الهی که کتاب است هماکنون
هر آیهٔ آن نور لطیفی است درخشان۱۱
آن کس که دهد دست به دستِ ثَقَلَیْن۱۲ او
باشد که رها گردد از این مَحبَس و زندان
زندان چه بوَد؟ نفْسِ بد و ساحتِ دنیا۱۳
این پیله که گردیده به دور «خود» انسان
در ماهِ خدا غوص به باطن کُن و بنگر
تا فاش ببینی خودت آن لؤلؤ شایان۱۴
آن دُرّ چو نوری که نهان است درونت۱۵
آن حورِ الهی که بود زوجِ هر انسان۱۶
آن لادنِ جان را چو بیابی، رَهی از بند
آنگاه پس از آن تو شوی تازه مسلمان
آن دینِ حنیفی که پدر۱۷ مؤمنِ آن بود
حال خوشِ اَبرام۱۸ در او هست نمایان۱۹
تسلیم و رضا چیست مگر آمدنِ حق۲۰
اندر تنِ فانی که بگیرد همه فرمان۲۱
در دست خدا چون که بوَد زندگی ما۲۲
دیگر نبوَد زندگی ما چو اسیران
«تسلیم شدن» دینِ خدا۲۳، رمز رهایی است
عید است همان روز که فطرت شود اینسان
▫️علیاکبر قزوینی
بیست و ششم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶
هفتم فروردین ۱۴۰۴
تهران
- اشاره به آیهٔ ۲۱ سورهٔ انسان: …وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا/ و پروردگارشان بادهاى پاک به آنان مینوشاند. ↩︎
- اشاره به سخن مولانا در فیه ما فیه: تو را غیر این غذای خواب و خور غذای دیگر است که «اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ یُطْعِمُنِیْ وَ یَسْقِیْنِیْ». در این عالم آن غذا را فراموش کردهای و به این مشغول شدهای و شب و روز تن را میپروری. آخر این تن اسبِ توست و این عالم آخور اوست و غذای اسب غذای سوار نباشد. او را به سرِ خود خواب و خوری است و تنعّمی است، اما سبب آنکه حیوانی و بهیمی بر تو غالب شده است تو بر سرِ اسب در آخورِ اسبان ماندهای و در صف شاهان و امیران عالمِ بقا مقام نداری. دلت آنجاست اما چون تن غالب است، حکم تن گرفتهای و اسیرِ او ماندهای. (نقل از گنجور) ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۵۳ سورهٔ زمر: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ/ بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد! از رحمت خدا نوميد مشويد؛ در حقيقت خدا همهٔ گناهان را مى آمرزد كه او خود آمرزندهٔ مهربان است. ↩︎
- معنی واژههایی را که ممکن است در فارسیِ روزمرّه چندان استفاده نشوند، در اینجا میتوانید ببینید. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۷۴ سورهٔ بقره: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ/ سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد همانند سنگ يا سختتر از آن؛ چرا كه از برخى سنگها جویهايى بيرون میزند و پارهاى از آنها میشكافد و آب از آن خارج میشود و برخى از آنها از بيم خدا فرو میريزد، و خدا از آنچه میكنيد غافل نيست. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۲۶۴ سورهٔ بقره: …فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ/ پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى است كه بر روى آن، خاكى (نشسته) است، و رگبارى به آن رسيده و آن (سنگ) را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان (=رياكاران) نيز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمیبرند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمیكند. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۴ سورهٔ قدر: تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ/ در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۳ سورهٔ قدر: لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ/ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۲ سورهٔ قدر: وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ/ و تو چه میدانی که شب قدر چیست! ↩︎
- اشاره به آیهٔ یکم سورهٔ قدر: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ/ بهیقین ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم. ↩︎
- اشاره به آیاتی از قرآن کریم که در آنها، کتاب خدا «نور» خوانده شده است؛ از جمله آیهٔ ۱۷۴ سورهٔ نساء: يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا/ اى مردم! در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما بهسوى شما نورى تابناک فرو فرستادهايم. * و آیهٔ ۳۴ سورهٔ نور: وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ…/ و قطعاً بهسوى شما آياتى روشنگر فرود آوردهايم. ↩︎
- مدخل حدیث ثَقَلَیْن را در اینجا ببینید. ↩︎
- مدخل زندانِ دنیا را در اینجا ببینید. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۲۱ سورهٔ ذاریات: وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ/ و در خودِ شما؛ پس مگر نمیبينيد؟ ↩︎
- اشاره به آیات ۲۲ و ۲۳ سورهٔ واقعه: وَحُورٌ عِينٌ . كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ/ و حورِ عین، همچون مرواریدِ پنهان در صدف! ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۳۶ سورهٔ یس: سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ/ «سبحان» است همو که همهچیز را زوج (دوتایی) آفریده است؛ از آنچه زمین میرویاند، از خودشان، و از آنچه نمیدانند. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۳ سورهٔ بلد: وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ/ سوگند به پدر و آن که از او ولادت یافت. ↩︎
- مدخل اَبرام را در اینجا ببینید. ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۱۲۵ سورهٔ نساء: وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا/ و دينِ چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است و از آيين ابراهيمِ حقگرا پيروى نموده است؛ و خدا ابراهيم را دوست گرفت. ↩︎
- اشاره به آیهٔ نخست سورهٔ کوثر: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ/ بهیقین ما تو را کوثر عطا کردهایم! سورهٔ کوثر، سورهٔ ۱۰۸ از قرآن کریم و عدد ابجد حق نیز ۱۰۸ است. گویی در این سوره، حق به ظهور رسیده است؛ و این حق، با نماد کوثر، پیشاپیش به آدمی عطا شده است. پس تنها باید من را از میانه برداشت تا وصلِ به حق ــ به این چشمهٔ زلال و جوشانِ درونی ــ محقّق شود! (دریافت این نکات را مدیون این اثر هستم: تفسیر خیر: در تفسير سورهٔ حمد وچهارده سوره از قرآن عظيم، مسعود ریاعی، تهران: عصر کنکاش، چاپ یکم، ۱۳۹۴.) ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۱۷ سورهٔ انفال: …وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى…/ و تو تیر نینداختی آنگاه که تو تیر انداختی بلکه خدا تیر انداخت! ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۸ سورهٔ انشراح: وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ/ و با شوق و رغبت بهسوى پروردگارت روى آور! ↩︎
- اشاره به آیهٔ ۱۹ سورهٔ آلعمران: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ…/ همانا دین در نزد خداوند، اسلام (تسلیم بودن در برابر حقیقتِ یگانه) است. ↩︎